از کجا می توانیم مطمئن باشیم که گزارشات عهد جدید چیزی متفاوت از افسانه های یونانی یا شاید یهودی است؟

به این دلایل ما میتوانیم مطمین باشیم که گزارشات عهد جدید افسانه های یونانی یا یهودی نیستند:

۱- سبک نوشته های عهد جدید با سبک افسانه فرق میکند.

افسانه پر است از اتفاقات خارق‌العاده, افراط آمیز و غلوهای بچگانه - که با عهد جدید کاملا متفاوت است.

بر خلاف افسانه، درعهد جدید از لحاظ روانشناسی و کاراکترها عمق و رشد دیده میود.

بر خلاف افسانه، درعهد جدید درازگویی نمی بینیم، بلکه خیلی صرفه جویانه در مورد مطالب صحبت شده

۲- برای اینکه عهد جدید افسانه باشد، میبایست انجیل به سبک realistic fantasy که ۱۹ قرن بعد در قرن بیستم بوجود آمد نوشته شده باشد

۳- برای اینکه یکسری افسانه و اسطوره غیر تاریخی بسط پیدا کنند و نهایتا در عهد جدید گنجانده بشوند، به اندازه کافی وقت نبوده. چند نسل طول میکشد قبل از اینکه عناصری از افسانه اشتباها بجای حقیقت گرفته بشوند. در حالیکه ما در فاصله ۲۰ سال بعد از مسیح مدارک نوشته شده در مورد مسیح داریم که شامل تمامی ادعای مسیحیت اند.

۴- هیچ مدرکی دست نیست که مسیحیتی ساده تر، قبل از مسیحیتی که میسشناسیم وجود داشته

۵- جزيیات متعددی در رویدادهای عهد جدید میبینیم که دانش به آنها برای کسی که بیرون از آن زمان و مکان زندگی میکرده غیر ممکن بوده و واقعیات تاریخی آن پس و پیش ذکر نشدند

۶- چه کسی ممکن است چنین افسانه ای را خلق کند و به چه منظوری؟ چون تا شروع قرن چهارم و فرمان میلان (در ۳۱۳ میلادی)، مسیحیان زیر جفا بودند و بخاطر ایمانشان کشته میشدند.

۷- یهودیان و مسیحیان قرن مستعد برای پذیرش افسانه نبودند.

۸- شاهدان عینی هر افسانه ای را رد میکردند.

۹- آزمایشات مختلف کتاب مقدسی نشان داده که ما کپی های بسیار دقیقی از از اصل کتابهای عهد جدید در دست داریم. بعبارتی دیگر، بمرور ایام عناصر اسطوره ای به آن اضافه نشده.

۱۰- نویسندگان عهد جدید مشخصا تاکید میکنند که داستانهای ساختگی برای ما ننوشتند.